تبیین مفهومی مسئولیت اجتماعی شرکتها.
نویسندگان: دکتر امید صادقی- دکتر محمد بیرجندی.
مفهوم مسئولیت اجتماعی
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) در دهه اخیر به پارادایمی مسلط و کلیدی در حوزه مدیریت تبدیل شده است که شرکتها را ملزم میکند تا فراتر از اهداف صرفاً اقتصادی، به تأثیرات خود بر جامعه و محیطزیست توجه کنند و این مسئولیت را بهعنوان بخشی جداییناپذیر از استراتژیهای سازمانی خود بپذیرند. این مفهوم در کشورهای توسعهیافته و اقتصادهای باز، بهطور گسترده مورد توجه بازیگران مختلفی از جمله دولتها، شرکتها، جامعه مدنی، سازمانهای بینالمللی و مراکز علمی قرار گرفته است. نظریهپردازان، مسئولیت اجتماعی شرکتها را تعهدی تعریف میکنند که سازمانها نسبت به ارتقای رفاه جامعه در راستای اهداف خود دارند. آنها معتقدند بیتوجهی به ذینفعان برونسازمانی میتواند پیامدهای منفی جدی برای مصرفکنندگان و جامعه به همراه داشته باشد و تأکید دارند که ریشه این مسئولیت در آیندهنگری و دوراندیشی مدیران نهفته است. با تلفیق این دیدگاهها، میتوان مسئولیت اجتماعی را بهعنوان تعهد شرکتها به پاسخگویی به انتظارات ذینفعان برونسازمانی، همزمان با حفظ منافع ذینفعان درونسازمانی (مانند کارکنان و سهامداران)، تعریف کرد.
ذینفعان مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی به معنای پاسخگویی شرکتها به پیامدهای فعالیتهایشان بر جامعه است. این مفهوم ایجاب میکند که شرکتها در فرآیند تصمیمگیری، اجرا و عملیات خود، منافع تمامی ذینفعان را در نظر بگیرند. ذینفعان شامل دو گروه اصلی هستند: ذینفعان داخلی (کارکنان و سهامداران) که بهطور مستقیم تحت تأثیر تصمیمات شرکت قرار میگیرند، و ذینفعان خارجی (شهروندان، مشتریان، تأمینکنندگان، رقبا، دولت و نهادهای اجتماعی) که بهصورت غیرمستقیم متأثر میشوند. توجه به این گروهها نهتنها یک الزام اخلاقی، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقای شرکت در محیط رقابتی امروزی است.
ابهام در تعاریف
با وجود پیشرفتهای چشمگیر در ادبیات مسئولیت اجتماعی، همچنان ابهاماتی در تعریف و تبیین دقیق آن وجود دارد. به عقیده صاحبنظران، پایندگی (Sustainability) و مسئولیت اجتماعی مفاهیمی مرتبط اما متمایز هستند که تعریف واحدی برای آنها وجود ندارد. هر سازمان باید بر اساس اهداف، ارزشها و شرایط خاص خود، تعریفی متناسب از این مفاهیم ارائه دهد. مونتیل (2008) در بررسیهای خود نشان داد که اگرچه این دو مفهوم ریشههای متفاوتی دارند، هر دو به تلفیق مسئولیتهای مالی با ملاحظات اجتماعی و زیستمحیطی گرایش دارند. برخی محققان پایندگی را چارچوبی برای مفهومسازی مسئولیت اجتماعی میدانند، اما فقدان یک تعریف جامع و پذیرفتهشده جهانی همچنان چالشبرانگیز است. تلاشهای آکادمیک و حرفهای برای رسیدن به توافقی مشترک بینتیجه مانده و این تنوع در تعاریف نشاندهنده پیچیدگی و تکامل مداوم این مفهوم است. مسئولیت اجتماعی برای هر شرکت، بسته به سطح توسعهیافتگی، آگاهی و جاهطلبیهایش، معانی متفاوتی دارد و همین امر تدوین یک تعریف واحد را دشوار میکند. با این حال، این پیچیدگی نشاندهنده غنای این مفهوم است که نگرشهای متنوعی را در بر میگیرد و همچنان در حال شکلگیری و گسترش است.
روشها و تعاریف مسئولیت اجتماعی
روشهای مسئولیت اجتماعی شرکتها به مجموعه هنجارها و رویکردهایی اشاره دارد که بر احترام به جامعه، محیطزیست و کارکنان استوار است و هدف آن خلق ارزش پایدار برای ذینفعان و جامعه است. امروزه یکی از بزرگترین چالشهای شرکتها، ایجاد تعادل بین سودآوری و مسئولیتپذیری است. این تعادل باید ارزشافزودهای برای محصولات و خدمات در بازارهای داخلی و جهانی ایجاد کند، ضمن اینکه نیازهای مصرفکنندگان و الزامات زیستمحیطی را برآورده سازد. رعایت حداقل استانداردهای مسئولیت اجتماعی نهتنها به تعالی سازمانی منجر میشود، بلکه اثرات مثبت درونسازمانی (مانند افزایش انگیزه کارکنان) و برونسازمانی (مانند جلب اعتماد مشتریان) را به همراه دارد.
هدف اصلی مسئولیت اجتماعی، همسو کردن سازمانهای دولتی و خصوصی برای بهبود محیطزیست، ارتقای پایداری و تحقق توسعه است. این مسئولیت منحصر به شرکتهای بزرگ نیست؛ حتی سازمانهای کوچک با منافع اقتصادی محدود نیز باید در قبال جامعه و محیطزیست پاسخگو باشند. پذیرش زودهنگام این مسئولیتها، چه در بعد اخلاقی و چه زیستمحیطی، میتواند اعتماد مشتریان را جلب کند و جایگاه رقابتی سازمان را تقویت نماید. در این راستا، تعاریف متعددی از مسئولیت اجتماعی ارائه شده است:
- رویکرد توانمندسازی: مسئولیت اجتماعی بهعنوان ابزاری برای تقویت و توسعه پایدار شرکتها.
- اعلام اولویتها: موفقیت سازمانها از طریق شفافسازی ارزشها و اولویتهایشان.
- ابزار بازاریابی: برنامهریزی استراتژیک برای جلب اعتماد ذینفعان در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی.
- باروری سازمانی: ایجاد ارزش برای سازمانهایی که خود را در قبال جامعه مسئول میدانند.
- زیرساخت جهانیسازی: بخشی از الزامات حضور موفق در بازارهای بینالمللی.
- پل ارتباطی: تقویت روابط بین سازمانهای سیاسی و اجتماعی.
امروزه، شرکتها بیش از پیش به روشهای مسئولیت اجتماعی توجه نشان میدهند و تلاش میکنند با ارتقای حقوق شهروندان، استانداردهای معیشتی و حس مردمسالاری، به توسعه پایدار کمک کنند.
عوامل کاهشدهنده و چالشها
عوامل متعددی میتوانند مانع تحقق مسئولیت اجتماعی شوند:
- نقض قوانین زیستمحیطی و اجتماعی توسط سازمانهای بزرگ.
- عدم تأمین بهموقع حقوق کارکنان، مشتریان و سایر ذینفعان.
- بیتوجهی به نظرات مشتریان و عدم تأثیرگذاری آنها بر تصمیمات شرکت.
- سرمایهگذاریهای غیرمسئولانه که به زیانهای زیستمحیطی منجر میشود.
- نبود قوانین پایدار و شفاف.
- فقدان رقابت سالم در بازار.
چالشهای دیگر شامل کمبود مشارکت مردمی، ضعف سازمانهای مردمنهاد، عدم شفافیت، نیاز به ظرفیتسازی محلی و درک ناکافی از ابتکارات اجتماعی است. برخی معتقدند مسئولیت اجتماعی نقطه تلاقی سازمان و جامعه است و بسته به فرهنگ و هنجارهای هر جامعه، میتواند چالشهای متفاوتی ایجاد کند.
استانداردهای جهانی و بومی
با وجود تفاوتهای فرهنگی، اصول کلی مسئولیت اجتماعی استانداردهای بینالمللی را شکل داده است. استاندارد ISO 26000 نمونهای برجسته است که بهصورت داوطلبانه، راهنمایی جامع برای مسئولیت اجتماعی ارائه میدهد. این استاندارد بر هفت اصل کلیدی (شفافیت، پاسخگویی، رفتار اخلاقی، احترام به ذینفعان، حاکمیت قانون، هنجارهای بینالمللی و حقوق بشر) استوار است و موضوعاتی مانند حاکمیت سازمانی، محیطزیست، حقوق کارکنان و توسعه جامعه را پوشش میدهد. با این حال، سازمانها باید این استانداردها را با ارزشهای بومی و رویکردهای خاص خود تطبیق دهند تا کارآمدی آنها در سطح محلی تضمین شود.
سرمایه اجتماعی و مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی با سرمایه اجتماعی پیوند عمیقی دارد. سرمایه اجتماعی از روابط میان افراد شکل میگیرد و با تسهیل کنشهای اجتماعی، به توسعه کمک میکند. شاخصهایی مانند اعتماد (بینفردی، سازمانی و دولتی)، مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه و کاهش ناهنجاریها (جرم، طلاق و غیره) برای سنجش آن به کار میروند. فوکویاما منابع سرمایه اجتماعی را به هنجارهای نهادی (دولتی)، خودجوش (اجتماعی) و طبیعی (خانواده و قومیت) تقسیم میکند. مسئولیت اجتماعی با تقویت این سرمایه، به انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی کمک میکند.
نتیجهگیری
مسئولیت اجتماعی شرکتها مفهومی پویا و در حال تکامل است که از یک تعهد اخلاقی به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. این مفهوم، با وجود فقدان تعریف واحد، به شرکتها کمک میکند تا با تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، ارزش پایدار خلق کنند. پذیرش این مسئولیت نهتنها اعتماد ذینفعان را جلب میکند، بلکه به بقای سازمان در دنیای رقابتی امروز کمک میکند. تلفیق استانداردها جهانی با ارزشهای بومی، کلید موفقیت در این مسیر است.
[1]– Corporate social responsibility




دیدگاهتان را بنویسید